کارشناسان حوضه آب در بیست‌وسومین نشست گفت‌وگوهای راهبردی مطرح کردند:

بیست‌وسومین نشست گفت‌وگوهای راهبردی بررسی تبعات سیاسی – اجتماعی طرح‌های کلان انتقال بین حوضه‌ای آب در حالی برگزار شد که بسیاری از پروژه‌های انتقال آب در ایران یا در حال اجراست یا مقدمات مطالعاتی آن انجام شده و منتظر اختصاص بودجه برای آغاز عملیات است.

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید زندی‌فخر

بیست‌وسومین نشست گفت‌وگوهای راهبردی بررسی تبعات سیاسی – اجتماعی طرح‌های کلان انتقال بین حوضه‌ای آب در حالی برگزار شد که بسیاری از پروژه‌های انتقال آب در ایران یا در حال اجراست یا مقدمات مطالعاتی آن انجام شده و منتظر اختصاص بودجه برای آغاز عملیات است.

یکی از مباحث موجود در بخش مدیریت منابع آبی، موضوع انتقال آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر است؛ انتقالی که می‌تواند همراه با تبعات مثبت یا منفی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی باشد. عوارض و اثراتی که چنین سیاست‌هایی بر جای می‌گذارند، ارتباط مستقیمی با مسئله امنیت ملی پیدا کرده و می‌تواند در عین راهگشا بودن، در صورت انحراف از معیار اصلی، فجایعی جبران‌ناپذیر به همراه داشته باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند این مسئله را کتمان کند که از چندی پیش، جنگ آب میان قاره‌ها، ملت‌ها و البته استان‌های یک کشور آغاز شده و چنین حوادثی بزرگ‌ترین محرک برای شروع گفتمان‌هایی است که حول حوضه آب چرخش می‌کند.

بر همین اساس، یکی از راهکارهای پیشنهاد شده از طرف کارشناسان، بحث انتقال آب، بین حوضه‌ها است، اما این مسئله نیز مانند مسائل دیگر، موافقان و مخالفان بسیاری را به همراه داشته که تأمل در بطن و ماهیت هرکدام، وزنه داوری را به سمت یک طرف، سنگین می‌کند. به عبارت ساده‌تر شاید اندیشیدن از هر زاویه‌ای، حق را به همان نقطه نظر داده و جهات دیگر را نادیده بگیرد؛ بنابراین لزوم جمع‌بندی و نگاه کلان به بحث آب و مدیریت آن، در جامعه تکانه‌ای است که تمام زوایا را دربر می‌گیرد و خروجی آن می‌تواند به یک راهکار اساسی و همه‌پسند ختم شود.

مسیری خطرناک‌تر از سدسازی

کارشناس و پژوهشگر حوضه آب، در این نشست با طرح مثالی از مثنوی مولانا به کالبدشکافی همین نگاه‌های جزیره‌ای پرداخت و گفت: گویا بحران آب در ایران، مانند همان فیل مشهور مولانا است که مردم می‌خواستند آن را در تاریکی شناسایی کنند.

حجت میان‌آبادی با اشاره به اینکه برخی سیاست‌گذاری‌های اشتباه، بحث اصلی آب را به حاشیه رانده است، افزود: دستگاه‌های ما تنها به مهندسی آب توجه می‌کنند و از بررسی و پژوهش در زیرسیستم‌های آن مغفول مانده‌اند؛ به همین دلیل عواقب آن محیط‌زیست و دیگر بخش‌ها را هدف می‌گیرد.

به گفته وی، اکنون عده‌ای دم از تعطیلی کشاورزی می‌زنند، گروهی کاهش جمعیت تا ۳۰ میلیون نفر را راهکار فرار از بحران قلمداد می‌کنند، برخی واردات آب و انتقال بین حوضه‌ای را پیشنهاد می‌دهند و بعضی نیز صورت‌مسئله را به کلی پاک کرده و معتقدند هیچ مشکلی وجود ندارد؛ درست مثل کسانی که در مثنوی مولانا، فیل را در تاریکی به شکل‌های مختلف می‌دیدند، اما کسی از ماهیت اصلی آن باخبر نبود.

میان‌آبادی معتقد است: اگرچه وزیر نیرو در سال ۹۳ بر افراط در سدسازی اعتراف کرد، اما این مسیر اکنون در ایران در جاده خطرناک‌تری افتاده که انتقال بین حوضه‌ای نمونه آن است. یعنی وقتی سر کارشناسان به سنگ سدها خورد، به سمت دیگری هدایت شدند که شاید اثرات مخرب آن دست‌کمی از این نهضت نداشته باشد.

برخی از مهم‌ترین طرح‌های انتقال آب در کشور

برآورد مالی

پروژه انتقال آب خزر به سمنان

۹۴۰۰-۶۰۰۰ میلیارد تومان

خط انتقال آب کانی‌سیب به دریاچه ارومیه

۲۰۰۰میلیارد تومان

خط انتقال آب از داریان به نوسود

۳۶۰۰میلیارد تومان

طرح انتقال آب از خلیج فارس به یزد

۳۵۰۰میلیارد تومان

خط انتقال آب از بهشت‌آباد به کرمان

۵۰۰۰میلیارد تومان

خط انتقال آب از خلیج فارس به کرمان

۳۵۰۰میلیارد تومان

انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه

۱۱۰۰میلیارد تومان

انتقال آب صفارود به کرمان

۱۴۰۰میلیارد تومان

پروژه انتقال آب خزر به ارومیه

۱۴,۷ میلیارد یورو

تبعات سیاسی

کارشناس و پژوهشگر حوضه آب خاطرنشان کرد: به‌عنوان مثال، قرار است آب خزر با حداقل شش‌هزار میلیارد هزینه به استان سمنان منتقل شود؛ استانی که راندمان کشاورزی در آن از ۳۵ درصد تجاوز نمی‌کند. این در حالی است که طبق گفته استاندار سمنان، اگر تنها یک‌پنجم اراضی کشاورزی این استان از نظر الگوی کشت و مکانیزاسیون اصلاح شود، حداقل ۱۱۰ میلیون مترمکعب صرفه‌جویی در مصرف آب صورت خواهد گرفت. در مقایسه با این طرح، اصلاح کشاورزی توجیه منطقی‌تری خواهد داشت. ضمن اینکه در حال حاضر یک‌چهارم آب شرب سمنان به‌دلیل فرسودگی لوله‌ها در شبکه توزیع هدر می‌رود.

از نظر وی، گذشته از این مسائل، تبعات سیاسی و اجتماعی طرح انتقال نیز ممکن است مشکل‌ساز شود، زیرا خزر، حوضه مشترکی است که علاوه بر ایران، کشورهای دیگری نیز از آن حق بهره‌برداری دارند؛ بنابراین احتمال اعتراض کشورهای ساحلی وجود خواهد داشت.

تبعات امنیتی

میان‌آبادی به مسائل امنیت ملی در مطالعات ۵۰ سال اخیر پرداخت و ادامه داد: بزرگان دیپلماسی آب در دنیا معتقدند که خطر جنگ‌های داخلی درباره آب، بیشتر از جنگ‌های بین‌المللی احساس می‌شود. در این باره، ۱۸۳۱ حادثه سیاسی برای دستیابی به آب اتفاق افتاده که ۳۷ مورد آن منجر به تنش نظامی و درگیری شده که البته ۳۰ مورد مربوط به منطقه خاورمیانه است؛ بنابراین باید موضوع را بسیار جدی گرفت.

وی تصریح کرد: اگر از هم‌اکنون فکری به حال منابع آبی و انتقال بدون کارشناسی آب در حوضه‌ها نشود، باید منتظر مسائل بزرگ‌تری چون بحران‌های امنیتی و ملی بود.

حاشیه‌نشینی، کلانشهر و مهاجرت معکوس

یکی از کلان‌شهرهای مهمی که از نظر این کارشناس به مرز امنیتی شدن رسیده، مشهد است، زیرا طبق گفته وزیر کشور در سال جاری، حداقل ۱۱ میلیون حاشیه‌نشین در ایران وجود دارد که تراکم این افراد در مشهد، سه برابر میانگین کشوری برآورد می‌شود. به‌طوری‌که از طرف دولت، بودجه‌ای دوهزار و ۱۰۰ میلیاردی برای بهبود وضعیت زندگی این افراد در نظر گرفته شده است. به همین دلیل پیشنهادهای گوناگونی برای انتقال آب از حوضه‌های مختلف به مشهد ارائه شده که هر کدام هزینه‌های گزافی را می‌طلبد. اما این موضوع، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه این شهر را تشنه‌تر از قبل خواهد کرد، زیرا با فراهم شدن آب، روستاهای همجوار به این شهر کوچ کرده و مشکل حاشیه‌نشینی را دوچندان می‌کنند؛ مشکلی که طبق آمارها از سال ۶۱ تاکنون ۱۷ برابر رشد کرده است. این مهاجرت‌ها در حالی رخ می‌دهد که دست‌کم ۲۵ هزار روستا در شرف نابودی قرار گرفته‌اند.

برخی تبعات سیاسی – اجتماعی طرح‌های انتقال آب

سال اتفاق

اعتراض مردم آبادان در انتقال آب کارون به فلات مرکزی

۱۳۷۹

اعتراض کشاورزان اصفهان به انتقال آب زاینده‌رود به یزد

۱۳۹۱

اعتراض مردم خوزستان به انتقال آب رودخانه کارون به زاینده‌رود اصفهان

۱۳۹۲

اعتراض مردم چهارمحال و بختیاری به طرح انتقال آب بهشت آباد

۱۳۹۴

از کالیفرنیا تا مشهد

این استاد دانشگاه با مقایسه کالیفرنیا و خراسان رضوی، پرده از راز فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی برداشت و از نوع برخورد مسئولان با این موضوع حیاتی، انتقاد کرد.

طبق گفته میان‌آبادی، ایالت کالیفرنیا با بحران آبی روبه‌رو شده که در ۵۰۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده؛ شهری که از نظر توسعه‌یافتگی در آمریکا سرآمد است.

وی یادآور شد: اکنون در جای جای این ایالت به تابلوهایی برمی‌خوریم که توسط شهرداری نصب شده و روی آن نوشته “عذرخواهی می‌کنیم!‌ به‌علت خشکسالی نمی‌توانیم چمن‌های شهر را آبیاری کنیم.” بنابراین بلوارها خشک شده و مردم با خرید اسپری سبزرنگ، زمین‌های بایر اطراف خود را رنگ می‌کنند تا کمی از چهره عطش شهر بکاهند.

میان‌آبادی، با بیان اینکه بحرانی‌ترین دشت کشور در مشهد وجود دارد، تأکید کرد: در حالی که گلکاری و چمن‌کاری در بلوارهای مشهد به وفور یافته شده و شهرداری نه‌تنها از آبیاری دست برنمی‌دارد، بلکه روزبه‌روز بر گسترش فضای سبز می‌افزاید؛ حجمی از گل، که شاید در بلوارهای کشور هلند نیز یافت نشود!

به گفته وی، راه‌اندازی کارناوال گل، کاشت ۱۰میلیون بوته گل به مناسبت نوروز و هزاران اتفاق دیگری که در این راستا شهر مشهد را زینت می‌بخشد، به مردم این پیام را می‌دهد که مشکلی از نظر آبی وجود نداشته و آنها بحران را جدی نمی‌گیرند. در صورتی که از طرف دیگر، برای انتقال آب از عمان و دیگر حوضه‌ها به خراسان رضوی برنامه‌ریزی می‌کنند. بنابراین به نظر می‌رسد برخی شهرها به این گونه، دچار نوعی توسعه بی‌بندوبار شده‌اند و بیشتر کارشناسان از تبعات سیاسی و اجتماعی آن حرفی نمی‌زنند.

دعوا بر سر انتقال آب!

در ادامه نشست، مسئولان استانداری سمنان به این موضوع اعتراض کرده و معتقد بودند که سخنران نشست (میان‌آبادی)، مانند شخصی است که زیر فیل قرار گرفته، اما از نشستن ناگهانی فیل، نمی‌ترسد! آنها ناتوانی در تأمین آب شرب، خشک‌شدن باغ‌ها بعد از چند صد سال و از دست رفتن شغل به واسطه بی‌آبی در سمنان را مثال زدند و پرسیدند که آیا چنین مسائلی تبعات سیاسی و امنیتی را به همراه ندارد؟ چگونه می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد، در حالی که زندگی اهالی این منطقه به آبرسانی وابسته است؟

میان‌آبادی در پاسخ اظهار داشت: بنده به هیچ‌عنوان با انتقال آب و حتی سدسازی مخالف نیستم، اما این موارد باید با بررسی‌ها و مطالعات جامع صورت گرفته و تبعات حاصل از آن نیز مورد مطالعه قرار گیرد؛ بنابراین باز هم بخشی‌نگری، ما را در خود غرق کرده و اجازه نگاه کلان را نمی‌دهد. اکنون ۶۹ روستای سمنان با تانکر آبرسانی می‌شود و ۱۹۸ هزار هکتار از اراضی آن تحت کشت محصولات مختلف است. آیا بهتر نیست در ابتدای امر، به مسائل مهم و پیش رو توجه کرده و بحث انتقال آب را به‌عنوان آخرین گزینه انتخاب کنیم؟ با این کار در هزینه‌ها نیز صرفه‌جویی خواهد شد.

محمد فاضلی، دیگر کارشناسی بود که در این نشست، به مباحثه پرداخت. وی که جامعه شناس حوزه دموکراسی و سیاست‌گذاری است، معتقد است بین شش‌هزار تا ۹ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای انتقال آب به سمنان اعتبار لازم است و سالانه ۴۸۰ میلیارد تومان نیز هزینه نگهداری و تأمین برق برای پمپاژ آب خواهد شد. طبق برنامه‌ریزی‌ها قرار است تا افق سال ۱۴۲۵، به مقدار ۴۵۵ میلیون مترمکعب آب، صرف کارخانه‌های صنعتی در این استان شود. این در حالی است که تبریز ۲۹ میلیون، اصفهان ۱۷۲ میلیون، تهران (صنعتی‌ترین شهر ایران) ۱۱۰ میلیون، خراسان ۱۵۷ میلیون و کرمان ۵۱ میلیون مترمکعب آب برای مصارف صنعتی استفاده می‌کند؛ بنابراین پرسش اینجاست که کدام مشاور، مصرف آب برای صنعت در سمنان را چهار برابر بیشتر از تهران برآورد کرده است؟ شهری که امروز برای تأمین آب خود، مجبور است از خزر کمک بگیرد.

فاضلی با بیان اینکه تقریباً تمام پروژه‌های انتقال آب در دنیا با شکست روبه‌رو شده است، گفت: تمام این مشکلات در حالی اتفاق می‌افتد که دو درصد اراضی سمنان یعنی ۱۹۸ هزار هکتار، تحت تملک کشاورزی است و این اراضی، یک میلیارد و ۱۸۳ میلیون مترمکعب آب را به‌صورت سالانه می‌بلعد؛ بنابراین به جای هزینه گزاف در انتقال آب، بهتر است چاره‌ای به حال افزایش راندمان در بخش کشاورزی بود تا از این طریق صرفه‌جویی قابل توجهی صورت بگیرد. مطمئناً در صورت رعایت اصول گفته شده، دیگر نیازی به تأمین آب از حوضه‌های اطراف نیست.

لازم به ذکر است جداول منتشر شده در متن گزارش از سوی سخنران این مراسم ارائه شده است./

V-۹۵۰۴۲۱-۰۱