بخش کشاورزی متولی آمایش ندارد که بتوان از آن در سیاستگذاری، تدوین برنامهها و استراتژیها، ایجاد زیرساختهای تشکیلاتی تحقیقاتی، آمار و اطلاعات بهره برد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)، “آمایش سرزمین از نگاه بخش کشاورزی” عنوان گزارشی است که مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی در شهریورماه سال جاری با همکاری آتوسا بختیاری و سایر همکاران منتشر کرده است.
در این بررسی آمایش سرزمین بهعنوان یکی از مسائل مهم و کلیدی در کنار برنامهریزیهای کلان و بخشی قرار گرفته است.
زیربنای امر سازماندهی توسعه منطقهای و به بیانی دیگر ابزار اصلی برنامهریزی و تصمیمگیریهای منطقهای و ملی است. کشور ایران سابقه حدود شش دهه برنامهریزی را دارد و برنامهریزی در خلال این مدت بهطور عام و آمایش سرزمین به تبعیت از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همواره با تغییرات و دگرگونیهایی همراه و فراز و نشیبهای بسیار زیادی را شاهد بوده است. شناخت این تحولات برای رسیدن به راهکارهای علمی و رفع تنگناها و موانع فراروی آمایش سرزمین بسیار اهمیت دارد. این گزارش به مطالعه بررسی آمایش سرزمین از نگاه بخش کشاورزی پرداخته و توصیههای سیاستی در این ارائه خواهد شد.
در این بررسی آمده است: بررسی تحولات آمایش سرزمین در کشور ایران طی سالهای گذشته مبین تکوین و تکامل جایگاه این مهم در نظام برنامهریزی کشور است و در حقیقت میتوان چنین نتیجهگیری کرد که مقوله آمایش سرزمین بهرغم فراز و نشیبهای فراوان از پشتوانههای قانونی بسیار مستحکمی در نظام برنامهریزی کشور برخوردار است، اما بررسی ساختار فضایی کشور حکایت از آن دارد که هرچند موضوع بهرهبرداری بهینه از سرزمین، استفاده از قابلیتهای مناطق مختلف کشور در چارچوب تقسیم کار ملی و تمرکززدایی از مناطق پرتراکم کشور در قالب برنامهریزی آمایش سرزمین همواره یکی از مهمترین دغدغههای برنامهریزان کشور بوده است، اما این برنامهها نتوانسته در چارچوب برنامههای میانمدت توسعه کشور عملیاتی شود. پیامد مشخص این روند توزیع نامتعادل منابع و فرصتهای توسعه در پهنه سرزمین و تشدید نابرابریهای فضایی از طریق جذب منابع و سرمایهگذاری جدید در قطبهای رشد موجود به واسطه صرفههای ناشی از همجواری و مقیاس بوده است. در نتیجه نهتنها از عدم تعادلهای فضایی سرزمین کاسته نشده است، بلکه شاهد تشدید و استمرار عدم تعادلهای مزبور هستیم.
این گزارش درباره عدم موفقیت این طرح میافزاید: فقدان تفکر نظاممند و نهادینه برای مدیریت سرزمین در سطوح مدیریتی و برنامهریزی کشور، نبود نهاد قانونی مشخص و مسئول برای پیگیری و نظارت بر اجرای طرحهای آمایشی، نبود مراکز تحقیقاتی مناسب و عدم آگاهی مجریان از اصول و فنون آمایش و نبود رشتههای آمایش سرزمین در دانشگاهها در همه مقاطع تحصیلی، عدم شناخت وزراء و نمایندگان قانونی مجلس از اهمیت و فنون آمایش سرزمین و علاوه بر موارد یادشده ناهماهنگی بین ماهیت کلاننگر، فضایی و فرابخشی برنامهریزی آمایش سرزمین با ساختاربخشی و بهشدت تمرکزگرایی نظام برنامهریزی و اجرا در کشور نیز نقش بسزایی در عملیاتی نشدن جهتگیریهای آمایش سرزمین در خلال برنامههای میانمدت توسعه کشور داشته است.
هرچند ضرورت اتخاذ رویکرد برنامهریزی آمایشی با مختصات پیشگفته تنها منحصر به چالشهای یادشده نیست و ضرورتهایی نظیر ایجاد هماهنگیهای لازم بین بخشهای اقتصادی در سطح سرزمین، توجه به شرایط اجتماعی، قومی و فرهنگی مناطق در برنامهریزیها، توجه به سازگاری محیط زیستی سرمایهگذاریها و بهرهبرداری بهینه از منابع طبیعی، لزوم ساماندهی نظام اسکان جمعیت و سطحبندی مراکز شهری و نواحی روستایی بر اساس توزیع فعالیتها و امکانات در پهنه سرزمین و در نهایت لزوم توجه به مناسبات و تعاملات جهانی و منطقهای و ضرورت توجه به اینگونه مباحث در برنامهریزیهای استراتژیک و بلندمدت است.
در این بررسی آمده است: درباره آمایش از دیدگاه بخش کشاورزی میتوان گفت این برنامهها نیز متأثر از سه دوره برنامه آمایش در کشور بوده است و اقداماتی که در این بخش صورت گرفته از برنامههای آمایش کل کشور و سایر بخشها مجزا نیست. بهنظر میرسد در بخش کشاورزی مهمترین موضوع، مشخص نبودن متولی آمایش بخش کشاورزی بهمنظور سیاستگذاری، تدوین برنامهها و استراتژیها، ایجاد زیرساختهای تشکیلاتی، تحقیقاتی، آمار و اطلاعات و مدیریت طرحها و پروژههای آمایشی بخش است. زیرا عزم و اراده کافی برای به کار بردن نتایج مطالعات آمایش سرزمین در تدوین و اجرای برنامههای توسعه و فعالیتهای ارزشیابی آن نیازمند یک ساختار انسجامیافته در بخش و همچنین بهرهمندی از مشارکت ذینفعان این حوزه در فرآیند برنامهریزی و اجرای پروژهها و طرحهای تدوینشده در سطوح ملی و منطقهای است. لذا پس از برخرودرای از ساختار انسجامیافته جهت تهیه و اجاری برنامه میتوان به مواردی که در برنامههای آمایش بخش کشاورزی در سطح ملی باید به آنها توجه کرد، پرداخت.
در برنامهریزی آمایشی در بخش کشاورزی باید به پینشهاداتی ازجمله مشخص کردن نهاد متولی آمایش در بخش کشاورزی بهمنظور سیاستگذاری، طرحریزی، تدوین برنامهها و استراتژیها، ایجاد زیرساختهای تشکیلاتی، تحقیقاتی، آماری و اطلاعاتی و مدیریت و هماهنگی طرحها و پروژههای آمایش بخش کشاورزی، ایجاد و راهاندازی رشته آمایش کشاورزی در دانشگاههای معتبر کشور و تربیت نیروهای متخصص، اجرای آموزشهای کوتاهمدت و ضمن خدمت برای کلیه دستاندرکاران طرحها و پروژههای آمایش سرزمین بهصورت گسترده و فراگیر، توسعه و ایجاد مراکز تحقیقاتی در کلیه مراکز استانی و شهرهای بزرگ جهت مطالعات و تحقیقات در زمینه آمایش بخش کشاورزی و برنامهریزیهای آمایش با مشارکت ذینفعان در بخش کشاورزی در سطح مناطق و اجرای سیاستهای تمرکززدایی و کاهش وابستگی سیاست، اداری و اقتصادی به مراکز استانها بهویژه تهران قابل ارائه است.
همچنین این بررسی شناسایی مناطق و کانونهای جمعیتی برخوردار از طیفی از عملکردهای مرتبط با بخشهای کشاورزی و دامپروری و شیلات و آبزیپروری، توسعه زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی در سطح مناطق روستایی و کانونهایی که قطب کشاورزی هستند، شناسای مناطق مستعد و تسهیل توسعه فعالیتهای کشاورزی در این مناطق، همچنین شناسایی مناطق بحرانی و نامناسب و اجرای اصول ممنوعیت کشت و بهکاشت در مناطق یادشده، توسعه فعالیتهای کشاوزی در سرزمین با تأکید بر برنامهریزی و مدیریت توسعه بخش بر اساس دشتهای کشاورزی و بر اساس تعاملات آب و فعالیتهای بخش کشاورزی، تجدیدنظر در الگوی کشت و تنظیم برنامه تولید بر اساس چهار مؤلفه امنیت غذایی، سودآوری، ارزآوری و میزان مصرف آب، توجه به تناسب الگوی کشت با توان زارعان و شرایط اقلیمی و الزامات حفاظت از منابع طبیعی، زمینهسازی برای افزایش فعالیتهای کشاورزی (کشت گلخانهای) در مراحل بعدی توسعه با قابلیت توسعه کشتهای ویژه متناسب با قابلیتهای اقلیمی هر ناحیه از سرزمین و تدوین برنامه جامع مدیریت ریسک منطقهای خشکسالی و تدوین الگوی کشت بهینه در جهت بهبود بهرهوری آب را پیشنهاد داده است./