روز گذشته مرکز آمار نرخ رشد اقتصادی سه ماهه اول امسال را 4/4 درصد اعلام کرد اما همواره در دولت یازدهم با بهبود شاخص‌های اقتصادی اینکه چرا شرایط مثبت برای مردم ملموس نیست، به ذهن متواتر می‌شود.
جهان صنعت:  با این حال باید در نظر داشت که نرخ رشد اقتصادی به تنهایی شاخص کاملی نیست که بتوانیم با دانستن رقم آن، اثر آن را روی زندگی مردم تحلیل کنیم بلکه باید تحلیل کنیم که این نرخ از چه فعالیت‌هایی حاصل شده است.

در این راستا اگر قرار باشد سه ماهه اول امسال را با سه ماهه اول سال قبل مقایسه کنیم، یکی از تحولات جدی در اقتصاد ایران صورت گرفته است، افزایش تولید و صادرات نفت به خصوص پس از امضای تفاهمنامه برجام است تا آنجا که صادرات نفت ما به بیش از دو میلیون بشکه در روز نیز افزایش پیدا کرده است.

گفتنی است در محاسبه شاخص رشد اقتصادی یا به عبارتی ارزش‌افزوده، این مساله اهمیت دارد که تولید در بخش‌های مختلف چه مقدار بالا می‌رود.

پس یکی از جنبه‌های مهم این نرخ را می‌توان افزایش صادرات نفت در نظر گرفت اما صادرات نفت اثر خود را به این سرعت روی زندگی مردم نشان نمی‌دهد. در این رابطه می‌توان نفت را یکی از بخش‌های انتزاعی اقتصاد در نظر گرفت. افزایش نرخ رشد اقتصادی بر اثر افزایش میزان فروش نفت، اثر خود را در کوتاه‌مدت روی جامعه نشان نخواهد داد.

این موضوع را می‌توان به خانواده‌ای تشبیه کرد که در باغچه خانه خود چند اشرفی پیدا می‌کند، گرچه اشرفی‌ها به خودی خود ارزشمند هستند اما تا زمانی که به فروش نرسند، تبدیل به پول نشوند و آن خانواده از آن پول استفاده نکند، اثر خود را روی وضع معیشت آن خانواده نشان نخواهد داد.

همچنین دومین مساله‌ای که در بالا رفتن شاخص رشد اقتصادی باید به آن توجه شود، بهبود بخش کشاورزی است. سه ماهه نخست سال جاری، سال خوبی برای کشاورزی بوده است، بارندگی مناسبی داشتیم و میزان تولیدات بهاره امسال بیشتر از تولیدات فصل بهار سال قبل است.

بخش کشاورزی نیز در سه ماهه نخست سال 95 بهتر از سه ماه نخست سال گذشته عمل کرد و در نتیجه بخشی از این رشد اقتصادی را نیز مدیون بخش کشاورزی هستیم.حال در پاسخ به این پرسش که چرا ما آثار این رشد را در جامعه نمی‌بینیم، باید گفت چون در دو بخشی که مستقیما با زندگی مردم به ویژه در مناطق شهری سر و کار دارد، یعنی بخش صنعت و خدمات، تحول چندانی مشاهده نشده است.

البته در مورد صنعت برآورد‌ها نشان می‌دهد که تولیدات خودروسازان در فصل بهار امسال افزایش پیدا کرده اما این به این معنا نیست که افرادی که در این بخش کار می‌کنند درآمدشان افزایش یافته یا اینکه نیروی کار زیادی در این بخش جذب بازار کار شده‌اند، کمااینکه طبق برآوردی که اخیرا صورت گرفته است، خودروسازان بعضا با 60 درصد نیروی کار مازاد نیز مواجه هستند.

با این تفاسیر با توجه به آنچه گفته شد، رشدی که در فصل بهار امسال در اقتصاد مشاهده شد را مدیون بخش‌های کشاورزی و صادرات نفت هستیم ولی اینکه آیا این رشد در آینده نیز تداوم پیدا می‌کند یا خیر، مساله‌ای است که پیش‌بینی آن به سادگی میسر نیست چرا که از یک‌سو ما توان این را نداریم که صادرات نفت خود را دائما بالاتر ببریم و از طرف دیگر با توجه به بحران کم‌آبی که کشور به آن دچار است، رشد بیش از حد در بخش کشاورزی نیز ممکن نیست در نتیجه اگر قرار باشد تداوم رشد اقتصادی را داشته باشیم باید تحولاتی را در بخش صنعت و خدمات صورت دهیم تا بتوانیم در این حوزه‌ها شاهد رشد و رونق اقتصادی باشیم که البته این امر با توجه به رکود بی‌سابقه‌ای که در برخی حوزه‌های اقتصاد نظیر مسکن وجود دارد و همچنین وضعیت صبر و انتظاری که بر صاحبان سرمایه مسلط است، در حال حاضر چندان ساده و سهل‌الوصول به نظر نمی‌رسد.

در پایان این نکته حائز اهمیت است که برای ایجاد اعتماد و داشتن افق روشن در اقتصاد به ثباتی در وضع اقتصادی و همچنین تحول در فضای کسب‌وکار نیازمند هستیم که آن هم به یک عزم جدی در دولت و سایر دستگاه‌های حاکمیتی احتیاج دارد.