استفاده از سموم کشاورزی منسوخ شده دنیا در حاشیه دریای خزر/ ابراز نگرانی از استفاده DDT توسط کشاورزان سواحل خزر


کشاورز نیوز

معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با ابراز نگرانی از تاثیر آلودگی های ناشی از فعالیت کشاورزی بر سلامت محیط زیست و خصوصا سلامت انسان، گفت: سموم کشاورزی منسوخ شده در دنیا، همچون DDT هنوز به میزان زیادی توسط کشاورزان منطقه استفاده می شود.

به گزارش پایگاه خبری کشاورز نیوز به نقل از پام، پروین فرشچی، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگوی اختصاصی که با «ماهنامه علمی تحقیقاتی بندر و دریا» داشت، ضمن اشاره به برنامه منطقه ای محیط زیست دریای خزر(CEP)، گفت:. طی تحقیقات میدانی گسترده ای که برای مرگ و میر تنها پستاندار دریای خزر(فک خزری) در برنامه منطقه ای محیط زیست دریای خزر انجام گرفت، مشخص شد سموم کشاورزی منسوخ شده در دنیا، همچون DDT هنوز به میزان زیادی توسط کشاورزان منطقه استفاده می شود که علاوه بر کاهش جمعیت فک خزری، می تواند تاثیر قابل توجهی روی سلامت محیط زیست و خصوصاً انسان داشته باشد.

«برنامه محیط زیست دریای خزر» چطور شکل گرفت؟

برنامه محیط زیست دریای خزر، برنامه همکاری پنج کشور حاشیه دریای خزر در مسائل زیست محیطی بود. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برنامه همکاری محیط زیستی در منطقه نداشتیم. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای تازه استقلال یافته به دلیل اقتصاد ناپایداری که داشتند، به سوی توسعه بسیار شتاب زده ای حرکت کردند. این توسعه شتاب زده شامل سرمایه گذاری های متعدد کمپانی های مختلف، سازمان های بین المللی و کنسرسیوم های بزرگ نفتی در زمینه بهره برداری از منابع طبیعی دریای خزر بخصوص منابع نفت و گاز می شد. در نتیجه، نگرانی های کشورهای منطقه در رابطه با مسائل زیست محیطی بعد از سال ۱۹۹۱ خیلی زیاد شد.

همچنین، جامعه جهانی نیز نگرانی زیادی در این زمینه داشت. این نگرانی ها منجرب می شود که یک گروه از سازمان های تخصصی بین المللی شامل بانک جهانی(WBG)، اتحادیه اروپا(EU)، برنامه عمران ملل متحد(UNDP) و برنامه محیط زیست ملل متحد(UNEP) در سال ۱۹۹۵ به منطقه بیایند تا خواست سیاسی کشورها را را برای همکاری های زیست محیطی محک بزنند. اتحادیه اروپا با یک رویکرد چند جانبه برای سرمایه گذاری هایی که می خواست در زمینه های مختلف در دریای خزر در آینده انجام دهد، در منطقه حضور یافت؛ از یک سو، می خواست در بهره برداری از نفت دریای خزر شرکت داشته باشد و از سوی دیگر می خواست به پتانسیل کشورهای تازه استقلال یافته پی ببرد.

همچنین، از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶، هر سال اجلاس هایی در کشورهای منطقه برگزار می شد که در آن به مسائل مختلف محیط زیست، به صورت کلی یا با تمرکز بر تنوع زیستی پرداخته می شد. در نهایت، در سال ۱۹۹۸ در رامسر، یک همکاری زیست محیطی منطقه ای با عنوان «برنامه محیط زیست دریای خزر»(CEP) بطور رسمی آغاز شد. در منطقه سه فاز برنامه محیط زیست دریای خزر اجرا شد. بین هر فاز CEP یک تا یک و نیم سال فاصله بود. فاز یک CEP در آذربایجان(باکو) از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ ، فاز دو CEP در «جمهوری اسلامی ایران» از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ و فاز سه CEP در قزاقستان از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ انجام شد.

«برنامه محیط زیست دریای خزر» چطور در ایران شکل گرفت و چطور شما همکاری خود را با این برنامه آغاز کردید؟

از آنجائیکه در همه ی این پنج کشور حاشیه دریای خزر، بخش محیط زیست هر کشور در این برنامه به عنوان مرجع ملی در نظر گرفته شده بود، نمی شد مسئول برنامه را از سازمان شیلات انتخاب کرد. البته در سایر کشورها «وزارت محیط زیست» وجود داشت اما در ایران فقط «سازمان محیط زیست» داشتیم. همچنین بخاطر اینکه این همکاری در ارتباط با مسائل محیط زیست دریایی بود، لازم بود این مسئول از دفتر محیط زیست دریایی در سازمان انتخاب شود.

از آنجائیکه تجربه کاری من در زمینه مدیریت سواحل و دریا بود، در سال ۱۹۹۸ در سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفته شد بنده به عنوان «هماهنگ کننده ملی» در مسائل مربوط به «برنامه محیط زیست دریای خزر» (CEP) در منطقه کار کنم. مسئولیت های مختلفی در این سال ها داشتم؛ در ابتدا، به عنوان «هماهنگ کننده ملی» در «فاز یک» و «فاز دو» برنامه محیط زیست دریای خزر بودم.

زمانیکه مدیر برنامه محیط زیست دریای خزر، دکتر «حمیدرضا غفارزاده» بازنشست شد، صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی(GEF) اعلام کرد که به یک مدیر پروژه برای برنامه نیاز دارد. بنابراین، افراد زیادی از همه دنیا در این فراخوان شرکت کردند و بنده نیز برای این سمت شغلی تقاضا دادم. در نهایت، پس از بررسی رزومه و انجام مصاحبه، براساس سابقه فعالیت هایم در منطقه به عنوان جایگزین آقای دکتر «غفارزاده» و مدیر پروژه «فاز سه» برنامه محیط زیست دریای خزر پذیرفته شدم.

درباره کارهای مهمی که در برنامه محیط زیست دریای خزر(CEP) انجام شد، توضیح دهید؟

پس از آغاز «فاز یک» برنامه محیط زیست دریای خزر، در سال ۲۰۰۰ با مرگ و میر گسترده تنها پستاندار دریای خزر(فک خزر) مواجه شدیم. جمعیت فک های دریای خزر در دهه ۹۰، یک میلیون قلاده برآورد می شد در حالیکه، هم اکنون به صد هزار قلاده رسیده است. در نتیجه، حدود نهصد هزار فک خزر در این فاصله زمانی کوتاه از بین رفته اند. یکی از رویکردهای CEP به عنوان یک برنامه همکاری مشترک میان کشورهای ساحلی منطقه، پاسخ به این سوال بود که چرا مرگ و میر دسته جمعی فک ها یک دفعه در دریای خزر رخ داده است؟

پس از انجام تحقیقات میدانی، برای مرگ و میر فک ها در دریای خزر چندین دلیل مشخص شد. یکی از این علل، بیماری ویروسی(Canine Distemper Virus) بود که قبلاً نیز فک ها را در نقاط دیگر دنیا درگیر کرده بود. اما همچنین، ما طی این تحقیقات متوجه شدیم آلودگی ها نیز روی کاهش جمعیت فک خزر تأثیر گذاشته است. آلودگی ها در پروژه فک خزر در سه مبحث آلودگی نفتی، آلودگی فلزات سنگین و آلودگی ناشی از کودهای شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعات خبرهای خوبی در زمینه وضعیت زیست محیطی منطقه نداشت.

با وجود اینکه علت اصلی مرگ و میر فک ها بیماری ویروسی بود اما زمانیکه نمونه بافت فک های خزر مورد بررسی قرار گرفت، نتایج آزمایشگاهی نشان داد که در بافت فک ها علاوه بر هیدروکربن های نفتی و فلزات سنگین، DDT نیز وجود دارد. با مشاهده DDT در بافت فک ها این سوال مطرح شد که اگر استفاده از DDT در دنیا از سی سال قبل منسوخ شده، چطور این سموم با منشأ جدید در بافت فک ها یافت می شود؟ بنابراین، ما کشف کردیم که نه تنها آلودگی مرتبط با فعالیت های کشاورزی در منطقه داریم، بلکه DDT به میزان زیاد در منطقه هنوز استفاده می شود. از سموم کلره و DDT به غیر از صنعت کشاورزی، در هیچ صنعت دیگری استفاده نمی شود. بخاطر اینکه بیشتر ترکمنستان از بیابان تشکیل شده، این کشور در آن زمان کشاورزی نداشت. کشاورزی را فقط در بخش هایی از رودخانه ولگا در روسیه و در نواحی جنوبی دریای خزر( ایران و آذربایجان) داشتیم.

این مسئله بخاطر اینکه تا آن زمان روی فک خزر مطالعات گسترده دانشگاهی نشده بود و وجود سموم کلره و DDT در بافت جانوران اعلام نشده بود، از نظرها پنهان مانده بود. بنابراین، زمانیکه وجود DDT در بافت فک ها اثبات شد، متوجه شدیم که آلودگی های کشاورزی ناشی از فعالیت کشاورزی می تواند تأثیر قابل توجهی روی سلامت محیط زیست و خصوصاً سلامت آبزیان داشته باشد.

با توجه به اینکه متخصصین منطقه به کمک IUCN این مطالعات را انجام داده بودند و پژوهشگری از بیرون از منطقه نیامده بود این آزمایش را انجام دهد، کسی نمی توانست به نتایج این تحقیق تردید کند یا ما را به خاطر آشکار کردن مسئله استفاده از DDT توسط کشاورزان به «تلاش برای بدنام کردن منطقه» متهم بکند.

برنامه محیط زیست دریای خزر نه تنها توانست زیستگاه فک ها را در دریای خزر به کمک تصویربرداری هوایی مشخص کند، جمعیت فک ها را تعیین بکند و صحت سلامت آن ها را بررسی کند، بلکه توانست برای نخستین بار در تاریخ، روی رفتارشناسی فک خزر در سطح منطقه ای مطالعه کند.

در روسیه و قزاقستان، سابقه پژوهش ملی درباره فک خزر خیلی بیشتر از CEP بود اما این اطلاعات به زبان روسی بود. یکی از دستاوردهای برنامه محیط زیست دریای خزر این بود که ما اطلاعات و داده هایی که برای شناختن وضعیت محیط زیست دریای خزر نیاز داشتیم، بدست آوردیم. با این کار اطلاعات مربوط به محیط زیست دریای خزر از انحصار روسیه خارج شد.

ما در CEP می خواستیم همکاری منطقه ای را گسترش دهیم. بنابراین، از مطالعات قبلی به عنوان منبع تحقیقات CEP استفاده کردیم؛ اما برای اینکه پایه های تصمیم گیری در آینده، اطلاعات علمی باشد که مورد توافق میان همه کشورها است، خودمان این اطلاعات را بدست آوردیم.