نتایج یک پژوهش مجلس با تاکید بر هجوم ۵.۶ میلیون درس خوانده به بازار کار، نشان میدهد احتمالا تعداد
بیکاران در سال ۱۴۰۰ به حدود دو برابر میزان فعلی برسد که به معنای ادامه بحران بیکاری جوانان خواهد بود.
تحولات مربوط به جمعیت با تحصیلات عالی در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۴ در نقطه ماقبل جمعیت جوان بوده به طوری که جمعیت این گروه از افراد جامعه روندی کاملا صعودی داشته و در سال ۱۳۹۲ نسبت به ۱۳۸۴ تعداد این گروه جمعیتی ۵.۶ میلیون نفر اضافه شده که مهمترین دلیل آن گسترش نظام آموزش عالی کشور است.
۵.۶ میلیون نفر یکباره وارد بازار کار شدند
بررسی طرف تقاضای بازار کار حاکی از آن است که خالص اشتغال جوانان کشور در دوره ۱۳۹۳-۱۳۸۵ همواره منفی بوده که نشاندهنده روند کاهشی اشتغال جوانان است. در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۴ روند تغییرات نرخ مشارکت جوانان، نرخ مشارکت تحصیلکردگان عالی و همچنین نرخ مشارکت کل نزولی بوده، ضمن اینکه در همین دوره، نرخ مشارکت تحصیلکردگان عالی نسبت به نرخ مشارکت کل و نرخ مشارکت جوانان همواره از رقم بزرگتری برخوردار بوده است.
بررسی وضعیت بیکاری نشان میدهد تعداد جمعیت بیکار کشور در سال ۱۳۸۹ در حداکثر مقدار خود (۳.۲۲ میلیون نفر) در دوره ۱۳۹۳-۱۳۸۴ بوده به طوری که نرخ بیکاری در این سال برابر با ۱۳.۵ درصد (بیشترین نرخ بیکاری طی دوره ۱۳۹۳-۱۳۸۴) است.
این نرخ بیکاری حداکثری در حالی است که نرخ رشد اقتصادی در این سال برابر با ۶.۵ درصد (بیشترین نرخ رشد اقتصادی از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲) بوده است. قابل ذکر است که در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ رشد اقتصادی بنا بر آمار رسمی به ترتیب منفی ۶.۸ و منفی ۱.۹ درصد بوده اما نرخ بیکاری در این دو سال به ترتیب ۱۲.۱ و ۱۰.۴ درصد بوده است.
بررسی رابطه بین تغییرات نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۰ نشان دهنده رابطه منفی بین این دو متغیر در اغلب سالهاست که با قانون “اوکان” نیز سازگاری دارد اما نکته مهم در توان اشتغالزایی پایین رشد اقتصادی در ایران است که از دلایل آن به خصوص در سالهای اخیر میتوان به رشد تشکیل سرمایه و تغییر تکنولوژی تولید با اتکا به درآمدهای نفتی و واردات اشاره کرد.
به نظر میرسد در سالهای اخیر به دلیل حجم بالای تشکیل سرمایه و نیز تغییر تکنولوژی تولید عمدتا به دلیل اتکا به واردات ناشی از رشد درآمدهای نفتی، بهرهوری نیروی کار روند افزایشی داشته و در مقابل اشتغالزایی کاهش یافته است.
آیا تعداد بیکاران دو برابر میشود؟
با عنایت به وضعیت طرفین عرضه و تقاضای نیروی کار و با توجه به ماهیت رشد اقتصادی کشور که از توان اشتغالزایی بالایی برخوردار نیست (متوسط خالص اشتغال ایجاد شده کشور در ازای یک درصد رشد اقتصادی طی دوره ۱۳۹۰-۱۳۸۴ (بدون در نظر گرفتن سال ۱۳۸۷) برابر با ۲۳.۷۹ هزار نفر است).
پیشبینی وضعیت آینده بازار کار در دوره ۱۴۰۰-۱۳۹۴ با فرض نرخ مشارکت ۳۷.۳ درصدی در دوره ۱۴۰۰-۱۳۹۴ نشان میدهد که در بهترین سناریو (داشتن نرخ رشد پنج درصدی سالیانه از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰)، در سال ۱۴۰۰، ۴.۱۷ میلیون نفر جمعیت بیکار وجود داشته و نرخ بیکاری نیز ۱۵.۹ درصد خواهد بود.
در بدترین حالت (داشتن نرخ رشد یک درصدی سالیانه از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰) جمعیت بیکار در سال ۱۴۰۰ برابر با ۴.۷۸ میلیون نفر و نرخ بیکاری برابر با ۱۸.۲ درصد خواهد بود. واضح است که دستیابی به نرخهای بیکاری ۱۰ درصد و پایینتر، نیازمند هدفگذاری نرخهای رشد اقتصادی بیش از ۵ درصد است.


برسی این نمودار و جدول نشان می دهد که تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی به یکباره در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۲، ۲ برابر شده و از ۵.۶ میلیون نفر به ۱۱.۲ میلیون نفر افزایش یافته که این موضوع نشان دهنده فشار مضاعف جوانان درس خوانده برای ورود به بازار کار است.
فشار درس خواندهها برای کار
به صورت کلی، روند افزایش جمعیت فارغ التحصیلان متقاضی کار در کشور در ۸ سال ۸۴ تا ۹۲ مرتبا روند افزایش داشته و احتمال می رود این رویه تا سال های آینده نیز ادامه داشته باشد. اینکه در سال ۹۲ از کل ۱۲.۹ میلیون جوان کشور، ۱۱.۲ میلیون نفر تحصیل کرده دانشگاه ها باشند هم خوب است و هم بد.
خوب از این منظر که سطح سواد و دانش جامعه بالا رفته و در نتیجه تحصیلات دانشگاهی، افراد آینده بهتری برای خود و جامعه رقم خواهند زد. بد از این نگاه که هجوم و فشار یکباره چند میلیون جوان فارغ التحصیل دانشگاهی به بازار کار ناآماده، باعث تشدید بیکاری فارغ التحصیلان و در نتیجه تبدیل شدن مسئله بیکاری به بحران برای دولت و حاکمیت شده است.
همچنین جدول آماری گویای این مطلب است که تعداد جمعیت شاغلان تحصیل کرده کشور از ۲.۹ میلیون نفر در سال ۸۴ به ۴.۶ میلیون نفر در سال ۹۲ رسیده است. از سوی دیگر، میزان اشتغال جوانان از ۴.۴۹ میلیون نفر در سال ۸۴ به ۲.۵۶ میلیون و نهایتا ۲.۲۶ میلیون نفر در سال ۹۳ افت کرده که به معنای بیکار شدن بیش از ۲.۲۳ میلیون جوان تنها در مدت زمان ۸ سال است.